بینقصبودن | کلیدی برای درهای بسته
چهزمانی این ویروس به جانم افتاد؟ تاریخ زندگیام را برگبهبرگ ورق میزنم، اما حوصله ندارم بیشتر از این به ورقزدن ادامه بدهم، چه فرقی دارد
چهزمانی این ویروس به جانم افتاد؟ تاریخ زندگیام را برگبهبرگ ورق میزنم، اما حوصله ندارم بیشتر از این به ورقزدن ادامه بدهم، چه فرقی دارد
داشتم کتاب میخوندم، یه جا نوشته بود نیازهای مردمی رو که براشون کار میکنم بهتر درک کنم. خوندن این سطر باعث شد از خودم بپرسم:
جریان موذی افکار، اتفاقات گذشته و خاطرههای ناخوشایند چنان امید و انگیزهی پیشرفتن را از آدم میدزدد که انگار کسی آمده و دستوپایت را گره