برتری فکری | رنجی که از این توهم میبریم
فرض کنید به قصد آموختنِ بیشتر وارد گروهی شدهاید یا بهصورت آنلاین یا حضوری در دورهای ثبت نام کردهاید. با مباحث و تئوریهای جدیدی آشنا
فرض کنید به قصد آموختنِ بیشتر وارد گروهی شدهاید یا بهصورت آنلاین یا حضوری در دورهای ثبت نام کردهاید. با مباحث و تئوریهای جدیدی آشنا
کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد. خیلی هم خوب. تمامکردن کارها همای سعادتیست که بر شانهی هر کسی نمینشیند. اما اگر وسط راه چرتم
بنابر حقایقی آدمها از سرِ راحتطلبی، از عقاید همدیگر تغذیه میکنند. نویسندهی این پست گاهی این کار را میکند. شاید باورتان نشود، اما شمایِ خواننده
یکی از کرامات ذهن و افکار آوارهاش این است که اگر رهایش کنی به امان خدا، مثل کش تنبان ول میشود و تو را به
تا حالا به اجزای سازندهی حال بد فکر کردهاید؟ یا عواملی را که در شکلگیری آن سهم زیادی دارند میشناسید؟ شاید برای شما این سوال
«گذشته به چنگ تو ناید دگر/ وزآیندهات نیز نبود خبر» شاید ملکالشعرای بهار نمیدانست که این بیت بعد از پشت سرگذاردن سالهای طولانیْ سند مکتوبی
تا حالا شده موقع انجام کار مهمی هی ناخودآگاه دلت بخواد بلند شی از جات و هر کاری بکنی، جز اون کار؟ اکثرن همهمون این