از تفریح تا دستاورد | مواد لازم برای پخت موفقیت

مهم‌ترین عامل برای داشتن یک زندگی خوب یافتن راهی‌ست که بتوان بیست‌وپنج ساعت از بیست‌وچهار ساعت شبانه‌روز را بیدار ماند و کار کرد. این رمز شادکامی و موفقیت واقعی در زندگی‌ست. پس حواستان باشد که بیشترین سهم از ساعات بیداری را به کار و ناچیزترین بخش آن را به تفریح اختصاص بدهید. بهتر است حتی میان تفریح هم به کار فکر کنید. این همه‌ی شناخت ذهنِ ناخودآگاهِ ما از داشتن یک زندگی سعادتمند است، اما مفتخرم به عرض شما دوستان عزیز برسانم که این کار تنها دست شما را از موفقیت و شادکامی کوتاه خواهد نمود.

به‌دنبال انرژی از دست‌رفته

چهارچرخ ارابه‌ی عملکردی شما پنچر شده. سراغ مغز می‌روید تا دلیل این پنچری را بپرسید که مغز هم دو مثقال زبانش را گذاشته، دومن سرش را برایتان تکان می‌دهد. پیداست تاغار انرژی‌اش خالی شده. پس من _با اجازه‌ی خودم_ در نقش حاکم بزرگ می‌روم سراغ حل این مشکل. اول از همه باید رفت سراغ شرح حال‌گرفتن از مغز که بله از قرار معلوم صدایش درنمی‌آید. قدم دوم آن است که با استتوسکوپ بیفتیم به جان بافت چربش، شاید صدایی از آن تَه‌مَه‌ها شنیده شود. استتوسکوپ همان گوشی پزشکی‌ست (نیاز به کمی اظهار فضل داشتم که رفع شد). صدای ضعیفی می‌گوید که مغز اوضاع خوبی ندارد و نشتی که چه عرض کنم، دچار تخلیه‌ی انرژی شده. قدم سوم، پیچیدن نسخه است. بفرمایید این هم از نسخه‌ی شما؛

نام بیمار: مغز شما / کد ملی: ##########

بیمار نیاز مبرمی به استراحت و مصرف تبلت‌های تفریحی دلخواه _ ترجیحا هر شش ساعت یک‌بار_ دارد. با تشکر.

ایستگاه آخر است، لطفا پیاده شوید

هنوز پروژه‌ی کوفتی را تمام نکرده‌اید که نق‌ونوق مغز آغاز می‌شود؛ «آهای آهای ننه، من گشنمه». رو به مغزتان _به سبک مادر گنجو_ می‌گویید: «کارد بخوره اون شکمت.» و دوباره برمی‌گردید سر کارتان. این دفعه نوبت پلک‌ چشمانتان است که با نیروی گرانش سلام‌واحوالپرسی کنند و همانجا بمانند، سخت است اما به زور نسکافه و ریتم تند موسیقی آن‌ها را از رکوع بازمی‌دارید. ده دقیقه نگذشته که تمام سلول‌های بدنتان به‌صورت گروهی خواب را عربده می‌کشند. دوباره به بهانه‌ی کار‌کردن تا پای جان به خودکشی ادامه می‌دهید. این روند هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌ها طول می‌کشد. اثرات کمبود خواب کم‌کم به جای قایم‌باشک‌بازی، در سرتاسر وجودتان کنگر می‌خورند و لنگر می‌اندازند و شما ناخواسته در تمام وجودتان تعطیلی رسمی اعلام می‌کنید.

کم‌خوابی چه بلایی سرمان می‌آورد؟

به تفریح کوش تا می‌توانی

تجربه‌ی تنبل‌های موفق، نشان داده که با اختصاص زمان‌های منظمی به تفریح می‌توانند بیشتر تنبلی کنند و موفق باشند. خب بله متوجه هستم، شما که تنبل نیستید اما این روش برای شمایی که تنبل نیستید هم جواب می‌دهد. بازکردن فضاهای کوچکی برای انجام تفریح‌های مورد علاقه می‌تواند تاغار انرژی مغز را تا مرز لبریزشدن پر کند. از طرفی با تامین انرژی مورد نیاز برای مغز، توانمندی سامانه‌ی مدیریتی مغز نیز نسبت به قبل چندین‌برابر شده و سرعت پردازش ذهن را افزایش می‌دهد؛ در نتیجه شما برای پردستاورد‌بودن نیازی ندارید که شب‌ را به روز بدوزید تا موفقیت خودتان را تضمین کنید.

این یادداشت را با نقل قولی از جولیا کامرون به پایان می‌رسانم:

بازی و نمایش می‌تواند یک فرد معتاد به کار را بسیار عصبی کند. تفریح و سرگرمی بسیار ترسناک است. دوست داریم به خودمان بگوییم: «اگر وقت بیشتری داشتم، بیشتر تفریح می‌کردم»، اما این جمله معمولا حقیقت ندارد. برای تعیین اعتبار این ادعا از خود بپرسید که هر هفته چقدر زمان برای تفریح به خود اختصاص می‌دهید: تفریح کامل، خالص و بدون ضایعات؟ برای اکثر افراد خلاقی که مسدود شده‌اند، تفریح چیزی است که تقریبا به‌اندازه‌ی خلاقیت از آن اجتناب می‌کنند. چرا؟ زیرا سرگرمی و تفریح منجر به خلاقیت می‌شود. منجر به عصیان و شورش می‌شود. منجر به این می‌شود که احساس قدرت کنیم و این ترسناک است.

13 پاسخ

  1. سلام سلام بر صبای عزیزم
    اول که شروع کردم بخونم، فکر کردم، واقع در مورد رمز و رموز موفقیت و این بحث‌هاست.
    ولی به‌مرور که پیش رفتم خیلی جالب بود، چون آخرش به تنبل بودن ماجرا ختم به خیر شد. خیلی هم عالی.
    به نظر منم همه چیز بایستی توش نظم رعایت بشه، حتی تنبلی. قرار نیست که همه‌اش موفق باشیم و دم نزنیم، هر از گاهی و البته بیشتر بی‌نظمی و تنبلی هم به بدن مبارم لازمه 😊

    1. سلام به روی ماهت به چشمون سیاهت فرزانه جانم😍 خوش اومدی. صفا آوردی. کاش می‌گفتی وبلاگمو آبو جارو می‌کردم به مناسبت اومدنت.
      فرزانه جان من واقعا زده شدم از صحبت‌کردن درباره‌ی موفقیت و نشون‌دادن راه اون. چون موفقیت مثل رنگ مو و سایر مشخصات فردی، از آدمی به آدم دیگه فرق می‌کنه. اصل اینه که حال آدم خوب باشه با کارایی که انجام می‌ده و از مسیر زندگیش لذت ببره. بقیه چیزا خیلی زود رنگ می‌بازن و بی‌معنی می‌شن واسه آدم. ولی یه نکته، داشتن تفریح توی برنامه‌ریزی روزانه با تنبلی فرق می‌کنه ها. تفریح جزو ضروریات یه زندگی سالمه. این چیزیه که عصب‌شناسا و متخصصان علوم شناختی سال‌هاست بهش رسیدن.

  2. سلام سلام بر صبا
    دختری پر از نوشتن
    پر از قند و عسل
    پر از احساس
    پر از خرد و انديشه

    روزِ پاگشا که چه عرض کنم انگشت گشایی به سایتت مبارکم باشه😁

    نوشتت عالی بود صبالی👌👏❤️
    خوشم میاد هیچ موضوعی ولو کوچولو نمیتونه از زیر تیغ دقتت قِسِر در بره.
    خوشحالم که باانرژی عالی شروع کردی باجی‌جان😘❤️

    موافقم شدیدن، ذهن و قلبمون ساز و کارشون شبیه یه بچه است اگه همش ازشون کار بکشی و قربون صدقشون نری، نذاری بازی و تفریح بکنن، کم میارن، زده میشن، کودک درون اون بچه هم میمیره. ما باید کودک درون، قلب و مغزمونو دریابیم.

    1. درود و ستایش‌های فراوان بر زهرالی
      دختری خوش‌صدا و خوش‌قلم
      پر از داد و دوز
      پر از لطافت
      پر از دوراندیشی و فراست

      مبارکه لی‌ لین لین💃💃💃

      بله دا بیز بوجوروخ🤗😁
      من هم خوشحالم دوباره دارم کامنتت رو جواب می‌دم.

      زهرا این کودک درون خیلی مبحث جالیبیه. من متوجه شدم کاملا وصله به اندیشه‌ی برتری که بهترین راهکارها را بهمون می‌بخشه. هر چی بیشتر اون کودکو اذیت کنی بیشتر سرگردون می‌شی. برعکس؛ هر چی باهاش مهربون‌تر و انسانی‌تر برخورد کنی زندگیت می‌شه باقلوا.

    1. لیلا باور کن که تفریح به موقع و توجه به کیفیت خواب بازدهی کارو می‌بره بالا و دیگه نیازی نیست خودمونو کارزده بکنیم. خوشحالم به دلت نشست. یوهووو🤗💃

  3. اگر این مطلب را جایی دیگر هم می‌خوندم سریع می‌فهمیدم کار شماست. طنز شما رو تقریبن می‌شناسم. خواب را عربده کشیدن جالب و بدیع بود. خوش به حال اون‌ها که کار رو به تفریح تبدیل کردن. خود من قسمتی از کارهام برام تفریحه. اون‌هایی که با نرم‌افزارهایی که خودم ساختم کار می‌کنه. تبدیل کارهای یدی به کارهای سیستمی. گزارش‌گیری‌های سریع چند‌ثانیه‌ای به جای گشتن و گیج زدن و آخرش هم اشتباه از کار دراومدن. یاد این مثل معروف افتادم: «زندگی می‌کنیم برای کار و نه این‌که کار می‌کنیم برای زندگی».

    1. واقعا خوشحال شدم اینو خوندم. باید حواسم باشه موقعی که برندم رو ثبت می‌کنم بگم حتما بنویسن «صبا و گربه‌وان به‌جز گربه‌ی نارنجی بدصدای ساکن طبقه‌ی دوم واحد سمت چپِ ساختمان روبه‌رویی». چه کار خلاقانه‌ای👍 این تبدیل کارهای یدی به کارهای سیستمی خیلی ایده‌ی هوشمندانه‌ای هست. اگه با دیدگاه تکاملی انسان و سایر موجودات مثلا مارمولک رو مقایسه بکنیم، متوجه می‌شیم که رفته‌رفته اون فعالیت‌های اضافی در مرحله‌ی رشد حذف شدن یا همه‌چیز تخصصی‌تر و البته کوچیکتر شده تا انرژی و زمان کمتری صرف بشه. کاری که شما انجام می‌دین درست مثل همین رونده.

      1. صبا و گربه‌وان به‌جز گربه‌ی نارنجی بدصدای ساکن طبقه‌ی دوم واحد سمت چپِ ساختمان روبه‌رویی. این عالییییییییی بود😂.

        1. مچکرم آقای طاهری. والا اگه شمام در همسایگی یه گربه‌ی بدصدای غرغرو داشتین که مدام ابراز ناراحتی می‌کنه، حتما یه همچین اسمی برای خودتون انتخاب می‌کردین.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *